اگه چند سال اخیر رو تو ایران زندگی کرده باشی، حتما بارها این جمله رو شنیدی: "همه چی گرون شده!"
از نون و تخممرغ گرفته تا خونه و ماشین. دلیل اصلی این گرونیها، چیزی به اسم تورمه. ولی واقعاً تورم چیه؟ چرا اتفاق میافته؟ و چرا زندگی ما رو اینقدر تحت تاثیر قرار میده؟ تو این مقاله قراره خیلی راحت و بیدردسر به این سوالا جواب بدیم.
تورم یعنی بالا رفتن مداوم قیمت کالاها و خدمات توی یه کشور.
یعنی چیزی که امروز ۱۰ هزار تومن میخری، چند ماه دیگه یا سال دیگه ممکنه همون چیز بشه ۱۵ یا حتی ۲۰ هزار تومن. این یعنی پول تو داره کمکم قدرت خریدش رو از دست میده.
یه مثال ساده:
فرض کن پارسال با ۱۰۰ هزار تومن میرفتی سوپرمارکت و یه خرید درست و حسابی میکردی.
الان با همون ۱۰۰ هزار تومن، نصف اون چیزایی که قبلاً میخریدی هم بهزور میتونی بخری.
این اتفاقیه که بهش میگن تورم.
تورم، برخلاف چیزی که بعضیا فکر میکنن، یه پدیدهی جدید یا مخصوص کشورای در حال توسعه نیست. از وقتی پول اختراع شد، تورم هم همراهش اومد. فقط شکل و شدت و اثراتش با زمان فرق کرده.
بیاید بریم یه سفر کوتاه تو تاریخ و ببینیم تورم از کجا اومده، کی شدید شده و دنیا چجوری باهاش برخورد کرده.
وقتی مردم دیگه کالا به کالا معامله نمیکردن و از سکه و پول فلزی استفاده کردن، تازه مفهوم «ارزش پول» شکل گرفت.
حالا فرض کن یه حاکم واسه اینکه خرج جنگ یا ساخت قصرهاش رو تامین کنه، بیاد مقدار زیادی سکه ضرب کنه اما بدون پشتوانه طلا یا نقره. اینجوری کمکم مردم میفهمیدن که سکهها داره بیارزش میشه و قیمت اجناس میره بالا.
اولین شکلهای تورم از همینجا شروع شد: چاپ پول یا سکهی زیاد بدون ارزش واقعی.
جنگهای جهانی و انفجار تورم
تورم واقعی، اونجایی خیلی جدی شد که جنگ جهانی اول و دوم اتفاق افتادن.
🇩🇪 آلمان بعد از جنگ جهانی اول (۱۹۲۳):
تورم اونقدر شدید شد که مردم برای خرید یه قرص نون باید یه گونی پول میبردن مغازه!
به این میگن ابرتورم.
دولت آلمان برای جبران بدهیهای جنگ، کلی پول چاپ کرد ولی چون پشتوانه نداشت، قیمتها دیوونهوار بالا رفت.
در دهه ۷۰ میلادی، وقتی قیمت نفت توسط اوپک به شدت افزایش پیدا کرد، کشورای غربی با تورم بالا و رکود همزمان مواجه شدن. اینو میگن رکود تورمی که ترکیبی از بیکاری، کاهش رشد اقتصادی و بالا رفتن قیمته. این بحران باعث شد کشورا به فکر اصلاح سیاستهای پولی و اقتصادیشون بیفتن.
دهه ۱۳۶۰؛ جنگ و جیرهبندی
زمان جنگ ایران و عراق، دولت خیلی از کالاها رو جیرهبندی کرد و با کوپن توزیع میکرد.
گرچه تو بازار آزاد بعضی چیزا گرون میشد، ولی چون خیلی کالاها کنترل میشد، تورم رسمی خیلی بالا نبود. با این حال، پایههای اقتصاد تورمی تو همون سالا ریخته شد.
دهه ۱۳۷۰؛ آزادسازی قیمتها و شوک اقتصادی
بعد از جنگ، دولت وقت تصمیم گرفت اقتصاد رو آزادتر کنه. دلار بالا رفت، قیمتها واقعیتر شدن، واردات زیاد شد و سوبسیدها کم شد.
همین کارا باعث شد یهباره تورم از مرز ۴۹٪ هم بگذره (سال ۱۳۷۴ یکی از بدترین سالای تورمی ایران بود).
دهه ۱۳۸۰؛ درآمد نفتی بالا و ثبات نسبی
تو این دهه، به خاطر بالا بودن قیمت نفت، دولت درآمد خوبی داشت. مردم هم نسبت به قبل بهتر زندگی میکردن. اما تورم هنوز وجود داشت، فقط نسبت به دهه ۷۰ کمی آرومتر بود.
تو بعضی سالا تورم رفت بالای ۲۰٪ ولی بحران شدیدی نبود.
دهه ۱۳۹۰؛ تحریم، جهش دلار و تورم شدید
اینجا دیگه تورم شد یه بحران واقعی. چندتا دلیل داشت:
دهه ۱۴۰۰ تا امروز؛ تورم ساختاری
الان دیگه تورم تو ایران، یه مشکل ریشهای و ساختاری شده.
چرا؟
چون دولتا برای تامین بودجه، پول چاپ میکنن
تولید تو کشور ضعیفه
واردات سخته
دلار بالا و پایین میره
سیاست اقتصادی ناپایداره
بانک مرکزی استقلال نداره
همه اینا باعث شدن که ما هر سال تورم بالای ۴۰ درصد داشته باشیم. تازه خیلی وقتا کالاهای اساسی بیش از اینم گرون میشن.
۱. کاهش قدرت خرید مردم
مهمترین و اولین ضربه تورم اینه که با پولت خرید کمتری میکنی.
۲. فشار به قشر متوسط و کمدرآمد
تورم واسه همه بده، ولی واسه قشر ضعیف و حقوقبگیر، حکم کابوس داره.
اونایی که درامد ثابتی دارن، مثل کارمندا یا بازنشستهها، بیشتر ضربه میخورن. چون قیمت اجاره، خوراک، پوشاک، حملونقل و حتی آموزش میره بالا، اما حقوق اونا خیلی کندتر زیاد میشه.
۳. بیارزش شدن پسانداز
یه زمانی اگه کسی پسانداز میکرد، خیالش راحت بود که آیندهش تأمین شده. ولی تو شرایط تورمی، اون پولی که امروز ذخیره میکنی، فردا ارزشش نصف یا کمتره.
مثلاً پنج سال پیش با ده میلیون میشد یه موتور خرید، الان شاید فقط یه گوشی بشه خرید!
۴. فرار سرمایه از تولید به بازارهای کاذب
وقتی تورم زیاد باشه، مردم سعی میکنن پولشون رو یهجوری حفظ کنن. واسه همین بهجای سرمایهگذاری تو تولید یا کسبوکار، میرن سمت:
خرید دلار و طلا
خرید زمین و ملک
بورسهای پرریسک
حتی رمزارز
۵. ناامیدی و بیاعتمادی به آینده
وقتی هر روز قیمتها بالا میره، مردم دیگه نمیتونن برنامهریزی کنن:
نمیدونن فردا چقدر باید خرج کنن
نمیتونن واسه خونه خریدن، بچهدار شدن یا مهاجرت برنامه بریزن
اعتمادشون به اقتصاد و حتی تصمیمگیرهای کشور از بین میره
تورم بالا، یه جور ناامیدی مزمن اجتماعی بهجا میذاره.
تورم بالا باعث میشه ارزش پول کشور پایین بیاد. مردم برای خرید کالاهای خارجی باید چند برابر هزینه کنن. این باعث میشه بیشتر وابسته به واردات بشیم و از اون طرف، پول ملی بیاعتبار بشه.
تورم تنها یه کلمه خشک و بی روح نیست،یه هیولای بی سو صداست که به جون زندگی مردم میفته و آروم آروم زندگی مردم رو میخوره و قشر متوسط هر روز فقیر و فقیرتر میشن امروزه تورم باعث شده رنگ جامعه به خاکستری تبدیل بشه و مردم دیگه حوصله کاری رو ندارن و آینده همه جوونا تباه شده و امیدی به آینده ندارن.
۱. چاپ بیرویه پول توسط دولت
یکی از اصلیترین دلایل تورم اینه که دولت پول زیادی وارد چرخه اقتصاد میکنه بدون اینکه پشتوانهی واقعی مثل طلا یا تولید کالا داشته باشه.
وقتی پول زیاد بشه اما کالا و خدمات به همون نسبت زیاد نشن، نتیجهاش میشه:
پول زیاد = تقاضا بالا = کالا کم = گرونی
به این میگن تورم ناشی از نقدینگی زیاد.
۲. بالا رفتن هزینههای تولید
وقتی هزینه تولید یه کالا زیاد میشه (مثلاً مواد اولیه گرون میشه، دستمزدها بالا میره یا انرژی گرون میشه)، تولیدکننده مجبور میشه قیمت نهایی رو ببره بالا.
به این میگن تورم ناشی از فشار هزینه.
مثلاً اگه قیمت گاز یا برق برای کارخانهها دو برابر بشه، اونوقت قیمت محصول نهایی هم میره بالا و مردم باید گرونتر بخرن.
۳. افزایش تقاضا نسبت به عرضه
فرض کن یه کالایی یهدفعه محبوب میشه، ولی تعدادش محدوده. همه میخوان بخرنش، ولی بازار نمیتونه به همه بده. اینجاست که فروشندهها قیمت رو میبرن بالا.
اینو میگن تورم تقاضامحور.
یعنی وقتی تقاضا بیشتر از عرضه باشه، قیمت میره بالا.
۴. بالا رفتن قیمت دلار
توی کشوری مثل ایران که خیلی از مواد اولیه یا کالاهاش وابسته به وارداته، بالا رفتن قیمت دلار یعنی بالا رفتن قیمت همهچیز!
مثلاً اگه دلار از ۳۰ هزار تومن بشه ۵۰ هزار تومن:
قیمت موبایل بالا میره
قیمت پوشاک خارجی میره بالا
حتی دارو و مواد غذایی هم گرون میشن
این یکی از دلایل مهم تورمه.
۵. تحریمهای اقتصادی و سیاسی
تحریم یعنی یه کشور نتونه راحت صادرات و واردات داشته باشه.
وقتی تحریم هست:
واردات سخت میشه → کالا کم میشه → قیمت بالا میره
هزینه انتقال پول زیاد میشه
سرمایهگذاری خارجی کم میشه
نتیجهاش؟ گرونی و تورم دنبالش میان.
۶. ضعف در تولید داخلی
اگه یه کشور خودش نتونه تولید کنه و مدام نیاز به واردات داشته باشه، تورم همیشگی میشه. چون باید با پول ملی کالاهای خارجی بخره و وقتی دلار گرون بشه، همهچی گرون میشه.
وقتی تولید کم باشه، عرضه هم کم میشه → تقاضا بیشتر از عرضه میشه → گرونی!
۷. کسری بودجه دولت
دولتها گاهی بیشتر از درآمدشون خرج میکنن. اگه مالیات یا درآمد نفتی کم باشه و دولت خرج زیاد داشته باشه، برای جبران کسری بودجه معمولاً:
پول چاپ میکنه
از بانک مرکزی قرض میگیره
هر دو اینا باعث افزایش نقدینگی و در نتیجه تورم میشن.
۸. فساد اقتصادی و رانت
وقتی تو اقتصاد شفافیت نباشه و یه عده خاص به منابع مالی، ارز دولتی یا وامهای سنگین دسترسی داشته باشن، اونوقت بازار بهم میریزه.
چون این افراد با پولهای کلون بازی میکنن و قیمتها رو دستکاری میکنن. اینم یه جور تورم پنهانه.
۹. انتظارات تورمی مردم
بله، ذهن مردم هم میتونه تورم درست کنه!
اگه مردم فکر کنن فردا گرونتر میشه، امروز بیشتر میخرن → تقاضا زیاد میشه → فروشندهها قیمتها رو بالا میبرن.
به این میگن تورم روانی یا تورم ناشی از پیشبینی.
گاهیاوقات این ذهنیت، خودش باعث واقعی شدن گرونی میشه.
تورم یکی از اون دردسراییه که خیلی از مردم هر روز باهاش دستوپنجه نرم میکنن. وقتی قیمتا بیوقفه بالا میرن اما درآمد همونقدر باقی میمونه، زندگی برای خیلیا سخت میشه. تو این شرایط، ممکنه احساس کنیم هیچ کاری از دستمون برنمیاد؛ اما واقعیت اینه که با یهکم مدیریت، تغییر سبک زندگی و آگاهی، میتونیم تا حد خوبی با تورم مقابله کنیم و فشارش رو کم کنیم.
1. کنترل نقدینگی
یکی از اصلیترین دلایل تورم، گردش بیش از حد پول در اقتصاده. وقتی پول زیاد بشه ولی کالا و خدمات به همون اندازه زیاد نشه، قیمتها بالا میرن. دولت میتونه با سیاستهای پولی مثل افزایش نرخ سود بانکی، فروش اوراق قرضه و کنترل وامدهی بانکها، حجم پول در گردش رو مدیریت کنه.
2. افزایش تولید داخلی
هرچقدر تولید در کشور بیشتر باشه، کالا و خدمات بیشتری در بازار عرضه میشه و فشار قیمتی کمتر میشه. حمایت از تولیدکننده، کاهش واردات غیرضروری، تسهیل صادرات و تأمین مواد اولیه داخلی، از راههایی هستن که باعث رشد تولید و کاهش تورم میشن.
3. کنترل واردات و قاچاق
واردات بیرویه یا قاچاق کالا باعث ضربه به تولید داخلی میشه. از طرفی، وقتی کالاهای ضروری مثل غذا یا دارو به درستی وارد نشن، قیمتها جهشی بالا میرن. نظارت دقیق بر واردات، مقابله با قاچاق و مدیریت سیاستهای ارزی میتونه بازار رو تنظیم و تورم رو مهار کنه.
4. سیاستهای ارزی باثبات
نوسانهای زیاد در نرخ ارز، قیمت تمام کالاها رو بالا میبره، مخصوصاً کالاهای وارداتی. ایجاد ثبات در بازار ارز، جلوگیری از نوسانات شدید و تخصیص درست ارز به واردکنندگان واقعی، کمک زیادی به کنترل قیمتها میکنه.
5. شفافیت و نظارت بر بازارها
وقتی نظارت نباشه، فرصت برای دلالی و احتکار زیاد میشه. دولت باید با شفافسازی زنجیره تأمین، سیستم نظارت الکترونیکی، و برخورد با واسطههای غیرضروری، جلوی افزایش بیدلیل قیمتها رو بگیره.
6. اصلاح نظام مالیاتی
کاهش فرار مالیاتی و گرفتن مالیات از سودهای کلان و غیرمولد (مثل سفتهبازی و خرید و فروش زمین) باعث میشه درآمد دولت افزایش پیدا کنه، بدون اینکه مجبور باشه پول چاپ کنه یا قرض بگیره. این مسئله تأثیر مستقیمی در کنترل تورم داره.
7. تقویت سرمایهگذاری مولد
سرمایهها باید به سمت تولید برن، نه به سمت بازارهای غیرمولد مثل ارز، طلا یا مسکن. دولت میتونه با مشوقهای سرمایهگذاری، کاهش بروکراسی، تسهیلات بانکی هوشمند و امنیت سرمایهگذاری، بخش خصوصی رو به تولید ترغیب کنه.
طراحی و توسعه با تیم باریز